برچسب: شعر پارسی
-
من پیر فنا بدم جوانم کردی من مرده بدم ز زندگانم کردی میترسیدم که گم شوم در ره توا…
من پیر فنا بدم جوانم کردی من پیر فنا بدم جوانم کردی من مرده بدم ز زندگانم کردی میترسیدم که گم شوم در ره تو اکنون نشوم گم که نشانم کردی #مولانای_جان
-
چند نهان داری آن خنده را آن مه تابنده فرخنده را بنده کند روی تو صد شاه راشاه کند خ…
چند نهان داری آن خنده را آن مه تابنده فرخنده را… چند نهان داری آن خنده را آن مه تابنده فرخنده را بنده کند روی تو صد شاه را شاه کند خنده تو بنده را #مولانا
-
چو عاشق بی کله گردد تو او را قبایی تو قبایی تو قبایی
چو عاشق بی کله گردد تو او را قبایی تو قبایی تو قبایی چو عاشق بیکله گردد تو او را قبایی تو قبایی تو قبایی خمش کردم ولی بهر خدا را خدایی کن خدایی کن خدایی #مولانای_جان
-
بیا جانا که امروز آن مایی کجایی تو کجایی تو کجایی
بیا جانا که امروز آن مایی کجایی تو کجایی تو کجایی بیا جانا که امروز آن مایی کجایی تو کجایی تو کجایی به فر سایهات چون آفتابیم همایی تو همایی تو همایی #مولانای_جان
-
چه نور افزاید از برق آفتابی چه بربندد ز ویرانی
چه نور افزاید از برق آفتابی چه بربندد ز ویرانی چه نور افزاید از برق آفتابی چه بربندد ز ویرانی جهانی ز یک قطره چه خواهد خورد بحری ز یک حبه چه دزدد گنج و کانی #مولانای_جان
-
ما را تو کجا یابی گر موی به مو جویی؟!
ما را تو کجا یابی گر موی به مو جویی؟! ما را تو کجا یابی گر موی به مو جویی؟! چون در سر زلف او،گشتهست مکان من #مولانا @فایلمی
-
هر آن سنگی که در چرخش کشیدی بیابد کان بیابد کیمیایی…
هر آن سنگی که در چرخش کشیدی… هر آن سنگی که در چرخش کشیدی بیابد کان بیابد کیمیایی به تو جنبد جهان جان جهانی اگر چه او نداند که کجایی #مولانای_جان @فایلمی
-
گلوی جان بسوزید از حلاوت چنین شیرین چنین حلوا چرایی
گلوی جان بسوزید از حلاوت چنین شیرین چنین حلوا چرایی گلوی جان بسوزید از حلاوت چنین شیرین چنین حلوا چرایی اگر چون آسیا گردم شب و روز ز تو باشد که آب آسیایی وگر این آسیا جوید سکونت ز چرخ تو نمییابد رهایی #مولانای_جان @فایلمی
-
لب و لنج کفوری را دریدی بدان دریای امواج عطایی …
لب و لنج کفوری را دریدی بدان دریای امواج عطایی گشادی چشم و گوش خاکیان را همه حیران که چون بر میگشایی #مولانای_جان @فایلمی
-
مباد آن روز کز تو بازماند دو دیدهای چراغ و روشنایی…
مباد آن روز کز تو بازماند دو دیدهای چراغ و روشنایی… مباد آن روز کز تو بازماند دو دیدهای چراغ و روشنایی تو دریایی و میگویی جهان را درآ در من بیاموز آشنایی #مولانای_جان @فایلمی