آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد

آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد

 

آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد
آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد

روز گذشته تصاویری تلخ از امیر حاج‌رضایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. او به سوگ دخترش نشسته و کلامش قلب را به آتش می‌زند. هر چه باشد حاج رضایی از تبار باشرف‌های این جامعه و فوتبال است. از آن ادم‌حسابی‌ها. اما او هم انگار در کار این دنیا مانده.

آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد
آقای حاج‌رضایی! اشک شما، قلب ما را آتش زد

عزاداری او یک کلاس درس حقیقی‌ست. او از این که کار دنیا به جای خودش، دخترش را برده گله دارد و اصلا انگار این دنیا قرار گذاشته ما را با تلخ‌ترین صحنه‌هایش روبرو کند. او در همان برنامه‌ای که مقابل دوربین عادل فردوسی‌پور هم نشست انگار حال چندان میزانی نداشت. خودش گفت پس از پنج سال برگشته و در بی‌گناه‌ترین شکل ممکن باز هم در مقام عذرخواهی برآمد.

از فوتبال هم انگار دل خوشی ندارد. امروز فوتبال ایران یکی از متین‌ترین‌هایش را عملا دیگر ندارد. آقای حاج‌رضایی، راست می‌گفتید. شما همیشه با ما صادق بودید و این بار نوبت ماست که در عزای شما شریک باشیم.

پیش‌تر و در زمان درگذشت رضا داودنژاد، فرزند علیرضا داودنژاد، جامعه هنری با جنسی از سوگواری مواجه شده بود که به همین اندازه جانگداز به نظر می‌رسید. واکنش داودنژاد البته از جنس سکوت و کناره‌گیری بود، او بارها و بارها از صحبت کردن درباره این فقدان امتناع کرده و سوگ فرزند برای او تبدیل به سکوت و حتی نوعی انزوا شده اما خب این صحبت‌های دیروز حاج‌رضایی و این جنس از برون‌ریزی منجر به واکنش‌های گسترده شده، او هر آن چه که یک پدر در سوگ دخترش به آن فکر می‌کند را به شکلی فصیح بیان کرد و حتی موفق شد یک بغض شخصی را تبدیل به یک سوگِ قابل درک برای جمع کند، غنای واژگان مورد استفاده حاج‌رضایی، زبان بدنش، آن ترکیب کمیاب نجابت و جسارت و سخن‌دانی از مراسم سوگ بهار حاج‌رضایی یک تجربه ملموس و البته به شدت تلخ ساخت و برای جامعه‌ای که شاخک‌هایش در لمس ویرانی حساس شده، چنین تجربه‌ای ورای فرای یک سوگ شخصی عمل می‌کند. به جنس کامنت‌ها برای حاج‌رضایی توجه کنید، چیزهای زیادی دستگیرتان خواهد شد.

فرهاد عشوندی، خبرنگار درباره او نوشته بود: امیر حاج رضایی عزیز شبی که بعد از عادل به فوتبال برتر رفت، دچار یه حال بدی شد طوری که کلا زندگیش رو از تهران برد و دیگه کمتر جلوی دوربین حضور پیدا کرد حالا اما بعد سال ها با عادل و فوتبال ۳۶۰ برگشته و این قدر دلنشین صحبت می کنه

شهاب درباره او نوشت: این مرد رو از نزدیک میشناسم. یکی از آدم هایی هست که به من اثبات کرد هیچ چیز بالاتر از ادب و وقار نیست.

آزاد: قشنگ گفت:نمیدونه واقعا آدم زندگی چجوریه آیا واقعا فرصت تکرارش هست. (این جملرو باید تو مغزمون تتو کنیم هر روز چشممون بهش بخوره شاید یه تکونی تو مغزومن ایجاد بشه)

حسین درباره منش حاج‌رضایی: امیرحاج رضایی انتقاد می‌کنه شریفه، خشمگین می‌شه شریفه، حتی در وقت عزاداری هم شریف باقی می‌مونه. از با اصول‌ترین و درست‌ترین آدم‌های دوره‌ی ماست که در این چندسال اخیر رنج‌های زیادی متحمل شده ولی هنوز استواره.

نقل از فایلمی


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *